overlive

ovəɹlɪv


فارسی

1 عمومی:: گور، گور كردن‌، بیشتر زنده‌بودن‌از، بیشتر عمر كردن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code