دیکشنری
داستان آبیدیک
Abomination
əbɑməne͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
نفرت، كراهت، عمل شنیع، زشتی، نجاست، پلیدی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ABOARD
ABODE
ABOLISH
ABOLISHABLE
ABOLISHED
ABOLISHMENT
ABOLITION
ABOLITION OF SLAVERY
ABOLITIONISM
ABOLITIONIST
ABOMASUM
ABOMINABLE
ABOMINABLENESS
ABOMINABLY
ABOMINATE
ABOMINATION
ABONDANCE
ABONNE
ABORIGINAL
ABORIGINE
ABORIGINES
ABORNING
ABORSEMENT
ABORT
ABORTICIDE
ABORTIFACIENT
ABORTION
ABORTIONIST
ABORTIVE
ABORTIVE CENTROSOME
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید