دیکشنری
داستان آبیدیک
conching
فارسی
1
صنایع غذایی
::
کونچینگ
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CONCERTINA
CONCERTINO
CONCERTMASTER
CONCERTMEISTER
CONCERTO
CONCESSION
CONCESSION PERIOD
CONCESSIONAIRE
CONCESSIONARY
CONCESSIONARY RIGHTS
CONCESSIONER
CONCESSIVE
CONCH
CONCHA
CONCHIFEROUS
CONCHING
CONCHOIDAL
CONCHOLOGICAL
CONCHOLOGIST
CONCHOLOGY
CONCHOSCOPE
CONCIERGE
CONCILIAR
CONCILIATE
CONCILIATION
CONCILIATIVE
CONCILIATOR
CONCILIATORY
CONCINNITY
CONCISE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید