دیکشنری
داستان آبیدیک
vacuole
vækjuol
فارسی
1
عمومی
::
گودال‌كوچكی‌كه‌دارای‌اب یاهوایاچیزدیگرباشد)دریاخت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
VACCUME VESSELS
VACIE
VACILLANT
VACILLATE
VACILLATE BETWEEN AND
VACILLATINGLY
VACILLATION
VACILLATORY
VACUIST
VACUITY
VACUM PUMP
VACUMM TUBE
VACUOLAR
VACUOLATE
VACUOLATION
VACUOLE
VACUOUS
VACUUM
VACUUM ALLOYING HOPPER
VACUUM ASSISTED BIOPSY
VACUUM BELT FILTER
VACUUM CHAMBER
VACUUM CLEANER
VACUUM LEVEL
VACUUM MEMBRANE DISTILLATION
VACUUM NEUROSIS
VACUUM OUT
VACUUM PERMEABILITY Μ0
VACUUM PERMITTIVITY Ε0
VACUUM PLASMA SPRAY
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید