دیکشنری
داستان آبیدیک
Vacillant
væsələnt
فارسی
1
عمومی
::
متحرك، نوسان كننده، جنبنده، اونگی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
VACATIONER
VACATIONIST
VACCINAL
VACCINATE
VACCINATE AGAINST
VACCINATE WITH
VACCINATION
VACCINATOR
VACCINE
VACCINE BOVINE
VACCINE POINT
VACCINIA
VACCINOPHOBIA
VACCUME VESSELS
VACIE
VACILLANT
VACILLATE
VACILLATE BETWEEN AND
VACILLATINGLY
VACILLATION
VACILLATORY
VACUIST
VACUITY
VACUM PUMP
VACUMM TUBE
VACUOLAR
VACUOLATE
VACUOLATION
VACUOLE
VACUOUS
معنیهای پیشنهادی کاربران
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
عبارت داخل کار را وارد کنید