داستان آبیدیک

babble

bæbəl


فارسی

1 عمومی:: سخن‌ نامفهوم‌ گفتن‌، سخن بیهوده، فاش‌ كردن‌، یاوه گفتن، روده درازی کردن، پریشان گفتن، یاوه‌ گفتن‌، ور ور كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb meaningless words: She will babble when confronted. noun low murmuring sounds: It was hard to hear with all the babble.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

LmMqtzme 12 آبان 1404
-1)) OR 609=(SELECT 609 FROM PG_SLEEP(15))--
0    0
« 1 » 
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code